وقتی پسر قلدر مدرسه مدام اذیتت میکنه...
PART THIRTY THREE_LAST
=باشه نگهش میدارم...یونا کمکم میکنی به خانوادم بگم
یونا: ما همه کمک میکنیم
...
ویو شب
ا.ت: ته امروز خیلی خوش گذشت عاشقتم
ته: چیزی نیس اینا که تا تو باشی هر چی بخوای برات انجام میدم
ا.ت: راستش چیزی که الان میخوام اینه که نترسی
ته: از چی
ا.ت: از رابطه به من...
ته: هه چرا باید بترسم آخه
ا.ت: پس بیا انجامش بدیم(دستشو رو بدن تهیونگ کشید)
ته: تو مطمعنی؟
ا.ت: هوم
🩸🩸🩸لایک کن اول🩸🩸🩸
بدو کامنت
❤از شروع نخون ایناش👇🏿❤
ا.ت: میدونستم تو هیچوقت درخواست رابطه نمیدی
تهیونگ با تعجب و اخم ریز سرشو بالا اورد
ته: از کجا...
ا.ت: چون فک میکنی بودن تو با من یعنی خراب شون من و میخواستی برام یه راه برگشت بزاری ولی من از اینکه مال توعه خوشحالم
ا.ت دوباره****اشو دهن تهیونگ گذاشت و تو اون حالت تا صبح خوابیدن
۴۰🩸❤️
=باشه نگهش میدارم...یونا کمکم میکنی به خانوادم بگم
یونا: ما همه کمک میکنیم
...
ویو شب
ا.ت: ته امروز خیلی خوش گذشت عاشقتم
ته: چیزی نیس اینا که تا تو باشی هر چی بخوای برات انجام میدم
ا.ت: راستش چیزی که الان میخوام اینه که نترسی
ته: از چی
ا.ت: از رابطه به من...
ته: هه چرا باید بترسم آخه
ا.ت: پس بیا انجامش بدیم(دستشو رو بدن تهیونگ کشید)
ته: تو مطمعنی؟
ا.ت: هوم
🩸🩸🩸لایک کن اول🩸🩸🩸
بدو کامنت
❤از شروع نخون ایناش👇🏿❤
ا.ت: میدونستم تو هیچوقت درخواست رابطه نمیدی
تهیونگ با تعجب و اخم ریز سرشو بالا اورد
ته: از کجا...
ا.ت: چون فک میکنی بودن تو با من یعنی خراب شون من و میخواستی برام یه راه برگشت بزاری ولی من از اینکه مال توعه خوشحالم
ا.ت دوباره****اشو دهن تهیونگ گذاشت و تو اون حالت تا صبح خوابیدن
۴۰🩸❤️
- ۲۵.۳k
- ۰۷ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط